بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks
بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks

مفاهیم وتعاریف انگیزش؟

مفاهیم و تعاریف انگیزش؟  




 چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶  موسسه ایران زمین پارسیان  بازدید: ۸,۲۴۳

 عوامل موثر بر رفتار اجتماعی  انگیزش کد A53821

فرآیند انگیزش به نیروهای پیچیده، سائقها، نیازها، شرایط تنش زا یا مکانیسمهای دیگری اطلاق می گردد که فعالیت فرد را برای تحقق هدفهای وی آغاز کرده و به آن تداوم می بخشد.

تحقق اهداف سازمانی و فردی نیاز به برانگیختن انسانها دارد. فرض اول در مباحث انگیزش این است که رفتار انسانی هدفدار است. بدین معنی که حرکت، فکر، کار و خلق کردن در انسانها در جهت نیل به اهداف مشخصی صورت می گیرد. اما چرا مطالعه و دانش در مورد پی بردن به انگیزه های انسانها مهم است؟


تمام مطالعات و تحقیقات در مورد انگیزش تلاشهایی برای دستیابی به پاسخهایی در رابطه با چراهای رفتار انسانهایند. چرا بعضی پرتلاش تر از دیگرانند؟ اگرچه ممکن است جواب به این سؤالات آسان به نظر برسد اما تحلیل و ریشه یابی چراهای رفتار افراد بسیار پیچیده و در عین حال جدا و مسحورکننده است. درک انگیزش برای پی بردن به علل رفتار انسانها بسیار با ارزش است.


مردم عموماً انگیزش را حالات درونی می دانند که باعث می شود فرد به انجام کارهایی بیش از کارهای دیگر تمایل نشان دهد، استیرزوپورتر انگیزش را شامل سه عنصر اصلی می دانند که عبارتند از:


۱) نیروهای فعال کننده:


رفتار که نیروهایی در افراد هستند و باعث می شوند هر فرد رفتار مشخصی داشته باشد.


۲) نیروهای هدایت کننده:


رفتار را به سوی چیزی هدایت می کنند به عبارت دیگر انگیزش هدفدار است.


۳) نیروهای تداوم دهنده:


انگیزش رفتار انسانی را که در جهت دست یابی به هدف فعال و هدایت شده نیرو بخشیده و به آن تداوم می دهد. محیط افراد عامل اصلی در شدت و ضعف و جهت دادن به این نیروهاست. پس انگیزش یعنی نیروها، سابقه ها یا حالتهای درونی که باعث می شوند فرد داوطلبانه فعالیتهایی را شروع کرده و تا رسیدن به اهداف مشخصی ادامه دهد. بر اساس این تعریف انگیزش متأثر از عوامل درونی و بیرونی است(شیرازی، علی مدیریت آموزشی۱۳۷۳ ص۱۴۱)


جان اتکینسون:

G. W. Atkinson, ۱۹۶۴


انگیزش را عبارت از نفوذ و تأثیرات مقارنی می داند که در راستا، شدت و پایداری کنش به عمل آیند.


ویکتور وروم:

V. H. Vroom, ۱۹۶۴ نظریه پرداز دیگر، انگیزش را فرآیندی تصور می کند که گزینشهایی را که توسط انسان یا موجودات زنده دیگر صورت می پذیرد، تحت نفوذ قرار می دهد.


کمپبل و پریچارد:

G. P. campbell & R. D. pritchard, ۱۹۷۶ که هر دو از نظریه پردازان بنام در انگیزش هستند عقیده دارند که انگیزش به مجموعه روابط متغیر مستقل یا غیرمستقلی که راستا، وسعت و پایداری را تبیین می نمایند مربوط است، با این شرط که تأثیرات، استعداد، مهارت و درک وظیفه مورد نظر و همچنین محدودیتهایی که بر محیط حاکم هستند ثابت نگه داشته شوند.


وین ماندی و همکارانش:

R.. Wayne Mondy, etal. ۱۹۸, P۳۵۴ انگیزش را عبارت از اشتیاق و علاقه نسبت به انجام فعالیتهایی می دانند که برای نیل به هدفهای سیستم مورد نظر لازم است.


بیریل سان و استانیر:

B. Berison & G.Steiner۱۹۶۴ معتقد هستند که انگیزش حالت درونی فرد است و رفتاری را در وی به وجود می آورد تا رسیدن به هدف مشخصی ممکن گردد.


میسکل:

C.G. Miskel, ۱۹۸۳. P. ۶۶ فرآیند انگیزش به نیروهای پیچیده، سائقها، نیازها، شرایط تنش زا یا مکانیسمهای دیگری اطلاق می گردد که فعالیت فرد را برای تحقق هدفهای وی آغاز کرده و به آن تداوم می بخشد.(نائلی، محمدعلی انگیزش در سازمانها۱۳۷۳ ص۱۳ ۱۲)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.