بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks
بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks

نماز

نماز


مقدمه:

قال الامام علی بن ابی طالب (علیه السلام):


((الله الله فی الصّلوة فانّما عمود دینکم ))،خدارا،خدارادرنظرگیرید درتوجه به نماز،که پایداری دینتان به نمازباشد.


نمازیعنی این قطره کوچک خود بی مقدار وجود خویش را به دریای لطف او متصل کنیم ازفقر خویش بگذریم وبه غنای اوارتباط پیداکنیم .((یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله والله هوالغنی الحمید )) وآن کسانی که باحضوردرنمازانس ومحبت پروردگار رادرک می کنند هیچ گاه نماز موجب ملال وخستگیشان نمی شود .بلکه باهر نمازی پله ای را بالاتر می روند وافقی را زیباتر می بیند که((الصلوة معراج المؤمن)) حقیقت نماز این است  که این قطره ی کوچک جدائی خویش را از دریا با نماز جبران می کندودر امواج بیکران لطف او غرق می شو د تا آنجایی که امام صادق (ع) آیه کریمه ((ایاک نعبدوایاک نستعین)) را آنقدر این آیه را تکرار می فرمودند که((خرِّمُغشیاً علیه وقال کانّی سمعتُ من قائلها))مدهوش افتاد وفرمودآنقدراین آیه را تکرار کردم که گویی ازگوینده اش شنیدم زبان من سست شد وزبان او گویا ، چشم من بسته شد وچشم او گشوده وبینا.


اگرچه هریک از احکام وفرائض دینی به جای خود از اهمیت وارزش خاصی برخوردار است اما در این میان بعداز معرفت الهی هیچ فریضهایی به والایی مرتبه نماز نرسد. چراکه این تنها نماز است که معراج مؤمن وعامل تقرب انسان وارسته به خدا شناخته شده  ومعیار پذیرش همه واجبات قرار  گرفته است .


آنکه ((بنده))،آفریدگار است واین بندگی احساس می کند ومی داند وباور دارد ،دربرابر او مطیع فرمان است ودر پیشگاهش سربرخاک می نهد وقامت خم می کند وبه سجده می افتد وبا وی رازمی گوید ونیاز می طلبد وآن خالق بی همتا را که سررشته دار اوست به عظمت وپاکی می ستاید.


بطورکلی نماز پیوند خلق وخالق است. 


 


فصل اول 


 


1-نماز در آئینه وحی :


عبادت عنوان عامی است که نمونه ها ومصداق ها ی فراوانی را در بر می گیرد و تنهادر نماز خلاصه نمی شود . حج ،روزه،امر به معروف ونهی از منکر ،جهاد ،درس خواندن ،عزاداری بر شهیدان کربلا،نیکی به پدر و مادر ،زکات و...همه و همه عبادت است (( البته به شرط خدایی بودن نیست)).


ولی در میان اعمال عبادی ((نماز))برجستگی ودرخشندگی خاصی دارد وجلوه روشن تر عبادت وپرستش خدا به حساب می آید.


نماز وفلسفه وحکمتش وفایده وآثارش و شرایط وآدابش در ایات و روایت های زیادی آمده است که پرداختن به آن ها بسی طولانی خواهد شد. اماسعی می کنیم براساس قران وحدیث وقطره ای  از دریای معارف اسلامی درباره ی نماز را باز گوییم. نماز بزرگترین عبادت و مهمترین  سفارش همه ی انبیا است.


نماز،سیمای مکتب است:((الصّلوة وجه دینکم))


نماز ،دوای تکبّر است :((والصلاة تنزیهاًعن الکبر))


ودر اهمیت نماز، همین بس است که علی(ع) در جنگ صفیّن ،وامام حسین(ع) در ظهرعاشور دست از جنگ کشید ند وبه عشق الهی ،به نماز ایستادند وکسی به حضرت علی(ع)ایراد گرفت وی فرمود ما برای همین می جنگیم تا مردم اهل نماز باشند وبه سیدالشهدا ،در زیارتنامه اش خطاب می کنیم که: گواهی می دهم که تو نماز را بر پاداشتی :((اشهدانکّ قداقامت الصلوة...)) .


در مشکلات و اضطراب ها یاد خدای بزرگ آرام بخش دلهاست.


 


 


2-نماز در نهج البلاغه:


علی علیه السلام بارها در نهج البلاغه از نماز ویادخداسخن به میان آورده است که در این زمینه  کتابی بنام نماز نهج البلاغه  تالیف شده است. مادر اینجا تنها جملاتی را در مورد فلسفه ذکر ویاد خدا که مهمترین مصداقش نماز است از آن حضر ت نقل شده است)):انّ الله جعل الّذکرجلاءًللقلوب تسمع به بعدالوَقَرَة وتبصِرُبِه بَعدَالغُشوة )) خداوند ذکر ویادش را صیقل روحها قرارداد که گوش های سنگین بایادخدا شنوا وچشم های بسته به یاد او بینا می شود.


به هر حال نماز به انسان بصیرت ودید می دهد چنانکه تقوی نیز بصیر ت وفرقان می دهد .


آنگاه حضرت درمورد برکات نماز می فرماید :قد حَفَّت بِهِم الملائکة وتزَّلَت  علیهم السکینه وفُتِحَت لَهُم مَقاعِدَ الکِرامات )) فرشتگان آنان رادربرمی گیرند وآرامش بر آنان نازل می شوند،درهای آسمان برآنان گشوده وجایگاه خوبی برایشان آماده می شود.


ودر خطبه ای دیگر می فرماید :((و اِنَّها لَتَحِتُّ الذُّ نوبِ حَتَّ الوَرَق وَ تُطَّلِقُها اِطلاقَ الرّیق )) نماز گناهان را مثل برگ درختان می ریزد وگردن انسان را ازریسمان گناه آزاد می کند . آنگاه در  ادامه ،تشبیهی جالب از پیامبر اکرم نقل می فرماید که:نماز همچون آب گرمی است که انسان روزی پنج مرتبه خود رادر آن شستشو می دهد ،آیا دیگرآلودگی باقی می ماند؟ 


وپس می فرماید:درمان این آلودگی و مفاسد نماز،روزه وزکات است.


 


 


3-رابطه ی نمازوقرآن :


درمواردی که قرآن ونماز در کنار هم آمده اند مانند:


                                           ((یَتلُونَ کِتابِ اللهِ وَ اَقاموُ الصّلوة ))


                                        قرآن تلاوت می کنند ونماز به پامی دارند.       


 


ویا در جای دیگر می فرماید:


                                            ((یُمَسِّــکونَ بِالکتابِ و اَقاموُ الصلوة))


                                          به قران تمسک می جویند ونماز به پا می دارند.


وجالب آنکه گاهی به جای نماز کلمه قران امده است مانندآیه ((اِنَّ قرآن الفجر کان مَشهوداً))


که گفتند مراد از قرآن الفجر نماز صبح است .


خواندن قرآن بصورت حمدوسوره یکی از واجبات نماز است  وبحث نماز دراکثر سورههای قرآن در بزرگ ترین سوره «بقره»ودرکوچک ترین سوره ها «کوثر»آمده است.


 


 


4-قداست نماز:


قداست نماز به قدری است که زمانِ اجرای بعضی مراسم مانندقسم ادای شهادت ، بعداز نماز قرار داده شده است. قرآن درسوره ی مائده آیه 106می فرماید:هرگاه کسی در سفر دچار مرض شد ودر آستانه مرگ قرار گرفت دو نفر مسلمان ویا حتی غیر مسلمان را بر وصیت خود گواه گیرد لکن مراسم ادای شهادت باید پس از نمازباشد یعنی آن دو نفر را بازداشت کنید تا تماز تمام شود انگاه حاضرشده وبا قسم خوردن شهادت دهند که فلان مسلمان در مسافرت چه وصیت کرده است. امروزه مرسوم است مراسم قسم را در حضور قرآن وبا دست گذاشتن بر  قرآن انجام می دهند اما خود قرآن در این مورد می فرماید: مراسم قسم پس از انجام نماز با شد.   


روح و حقیقت نماز


نماز لفظ و واژهاى است که در متون دینى ما بعنوان «صلاة» از آن یاد شده و داراى معانى متعدّدى بوده که یکى از آن معانى، همین عمل مخصوصى است که به نام «نماز» در دین اسلام تشریع شده است. این لفظ در برخى از آیات به معناى سلام و تحیت آمده است آنجا که خداوند در قرآن مىفرمایند:


إنَّ الله وملائکته یصلّون على النّبى یا ایّها الذین آمنوا صلّوا علیه وسلّموا تسلیماً.


«همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) درود مىفرستند شما هم اى اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم بر او سلام گوئید»(1).


و در آیه دیگر با اشاره به همین معنى مىفرمایند: هو الذى یصلى علیکم وملائکته «اوست خدایى که هم او و هم فرشتگانش بر شما تحیت و رحمت مىفرستند»(2).


وبه معناى دعا هم در برخى از آیات آمده است. آنجا که به پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)دستور گرفتن زکات داده مىشود خداوند مىفرماید بعد از گرفتن زکات براى آنها و در حقشان دعا کن. خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم وتزکیهم بها وصلّ علیهم إنّ صلواتک سکن لهم.


«اى رسول ما، تو از مؤمنان صدقات را بگیر تا بدان واسطه نفوس آنان را پاکیزه سازى و آنها را به دعاى خیر یاد کن همانا دعاى تو در حق آنان، موجب تسلى خاطر 


ــــــــــــــــــــــــــــ


1 ـ سوره مبارکه احزاب، آیه 56.


2 ـ سوره مبارکه احزاب، آیه 43.


آنهاست»(1).


«صلاة» به هر دو معناى مزبور که در حقیقت به معناى واحد بر مىگردند که همان دعا باشد مورد بحث ما نیست بلکه مراد از «صلاة» همان معنایى است که با طریق مشخص و با ارکان مخصوص و جزئیات معین از طرف شارع مقدس، حقیقت پیدا کرده است و پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله وسلم)آن حقیقت نازله را در عمل تشریع و خود، آن را تحقق عملى بخشید. نه تنها شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در طول عمرش به عمل بدان پاى بند بود بلکه همه مسلمین موظف بودند که آن را شبانه روز پنج بار بجاى آورند. اَقم الصلاة لدلوک الشمس الى غسق اللیل.


«نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکى شب برپا دار»(2).


که این آیه اشاره اجمالى به نمازهاى پنج گانه دارد. نماز با این شیوه مرسوم که مصداق آن براى همه مسلمین روشن و آشکار است چیزى نیست که مورد فهم و درک نباشد چون آنچه که از سنّت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)و اهل بیتش استفاده مىشود پر واضح است که این تلقى از نماز یعنى اعمال مخصوصهاى که با تکبیرة الاحرام شروع و به سلام ختم مىگردد. و این است معناى دیگرى که از آیات استفاده مىشود. آنچه که مسلّم است این است که این عمل ظاهرى که اصطلاحاً بدان نماز گفته مىشود تمام حقیقت نماز نیست بلکه این صورت و چهره ظاهرى آن است. نماز امرى 


ــــــــــــــــــــــــــــ


1 ـ سوره مبارکه توبه، آیه 103.


2 ـ سوره مبارکه اسراء، آیه 78.


است الهى که تحقق آن همانند سایر امور داراى ظاهر و باطن است که در متون دینى به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصویر ظاهرى نماز همان است که با اعمال مخصوصه انجام گیرد و حفظ آن نیز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارتست از: اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند و تعظیم در مقابل او، امید و دلبستگى به ذات ربوبى، اعتماد و رکون به وجود سرمدى و محو شدن در مقابل ذات یکتایى که در مقابل عظمت و جلالت او قیام نموده است.


حقیقت نماز اعم از معناى ظاهر و باطن است و محدود و محصور نمودن آن به ظاهر، چون محدود نمودن حقیقت انسان و انسانیت او به جسم مادى است. همانطور که حقیقت انسان در این جسم خاکى و هیکل مادى قالب گیرى شده و به اطوار مختلف و گوناگون درآمده و به این شکل ظاهرى وجود یافته است چنانچه خداوند فرماید: وقد خلقتکم اطواراً «وبه تحقیق شما را به صورت گوناگون آفرید»(1).


حقیقت نماز هم چون سایر امور در باطن و روح او نهفته شده که این قالب و صورت را پذیرا شده است هرگاه آن حقیقت بخواهد در عالم خارج تحقق یابد قطعاً باید در همین طور و قالب خاص باشد و در غیر این صورت نماز نبوده بلکه پدیده دیگرى است.


هرگاه این قالب خاص و صورت ظاهرى نماز با روح و باطن آن آمیخته و قرین گردد نماز حقیقت خود را یافته و تأثیر خود را مىگذارد. در چنین 


ــــــــــــــــــــــــــــ


1 ـ سوره مبارکه جن، آیه 14.


صورتى است که این امر الهى، ستون دین(1)، معراج مؤمنین(2)، روشنگر چهره مسلمین(3)، مقرِّب متقین(4)، مکمّل اخلاص مخلصین، مبعِّد خصائص ملحدین(5)، مسوِّد چهره شیاطین(6)، وممیّز مؤمنین از کافرین(7)، قرار مىگیرد.


پس نمازى که فقط ظاهر داشته باشد و فاقد روح باشد مُعطى شى نخواهد بود. بنابر این قیام به ظاهر آن، تحرکى در نماز گزار ایجاد نخواهد کرد و از سوى ذات بارى به این نماز اقبال و توجهى نیست چنانچه از رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمودند:


«خداوند متعال نظر نمىافکند به نمازى که آدمى دل خود را با بدن خود به نماز حاضر نکند»(8).


پس حقیقت نماز اعم از صورت ظاهرى و معناى باطنى است و تمسک به هر یک از این دو بدون دیگرى نماز نیست در نتیجه هم کسانى که به ظاهر آن تشبث جسته و از روح آن بىخبرند از حقیقت نماز غافلند و هم آنانکه نماز نمىخوانند و ادعا دارند که ما به معنا و حقیقت آن 


ــــــــــــــــــــــــــــ


1 ـ تهذیب، ج1 ص173 روایت 68. کافى، ج7 ص25 روایت 7.


2 ـ بحار الانوار، ج82 ص303 روایت 2 باب 4.


3 ـ نهج الفصاحه، حدیث 1874.


4 ـ اصول کافى، ج3 ص265 روایت 6. نهج الفصاحه، حدیث 1878.


5 ـ مجمع البیان، ج7 ص447 ذیل آیه 45 عنکبوت.


6 ـ نهج الفصاحه، حدیث 1877.


7 ـ نهج الفصاحه، حدیث 1098.


8 ـ معراج السعاده، ص668.


رسیدهایم معرفتى از نماز ندارند.


فصل دوم             


1- وظیفه خانواده در نماز فرزندان:


من سوال می کنم که ماهی در دریا زاده می شود آیا نیازی دارد که آموزش شنا ببیند ؟ فرزندی هم که در خانواده ای که لبریز از از ذکر ویادومحبت خداست بدنیا می آید هیچ نیازی ندارد که آموزش ویژه ای برای نماز ببیند چون از همان لحظه ی میلاددر گوشش  اذان واقامه می گویند او را به صلوة و فلاح و خیرالعمل دعوت می کنند. خانه ای که مشحون از ذ کر خداست فرزنددراین ذکر پرورش پیدا می کند ودلی که با ذ کر جلا ببیندهیچ وقت از خدای متعال نمی گریزد اُنس با خدا را در ذکر با خدا پیدا می کند دلش در ذکر خدا جلا پیدئا می کند که امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند: «ان الله جعل الذکر جلاء القلوب » خدا ذکر ویاد خودش را جلاء دلها قرارداده است .خانه ای که در آن خانه پدر اذان می گویدسحرگاهان که بچه خوابیده با زمزمه خوش پدر بیدار می شود خانه ای که در آن خانه پدر نماز شب می خواندخانه ای که در آن پدر به هنگام بین الطلوعین بیدار است وبا زمزمه قرانخانه را منورمی کند خانه ای که  تمام اهل ان خانه متعهد به نمازجماعتند متعهد به آداب دینی هستند چگونه ممکن است فرزندی در این خانواده پرورش پیدا کند واز نماز گریزان باشد .                                                            


2-نقش نماز بر شخصیت جوانان


 براى پرداختن به این موضوع که نماز در ساختار شخصیت جوان، موجد چه آثارى بوده و نقش و تأثیر آن تا چه حدى است به نظر مىرسد که تبیین و توضیح چند مطلب در این باب لازم و ضرورى باشد. نخست حقیقت و روح نماز است و دیگرى اهمیت دوران نوجوانى و جوانى و نیز روحیه انفعالى و تأثیر پذیرى این نسل (نسل جوان) در مقابل عوامل خارجی است.


به نظر مىرسد تا وقتى که مطالب و مسائل مزبور روشن نشود و جایگاه خود را پیدا نکنند فواید و آثار این امر عبادى یعنى نماز در زندگى جوانان در پردهاى از ابهام خواهد ماند و قطعاً موضوع مورد بحث، موضع و جایگاه حقیقى خود را پیدا نکند. لذا به همین خاطر ابتدا به مطالب مزبور پرداخته، سپس ارتباط نماز با تعدیل و تکامل شخصیتى و ایفاى نقش آن در زندگى فردى و اجتماعى جوانان را بیان خواهیم کرد.


 


 


 


3-نقش نماز و تعالیم دینى در شخصیت جوانان


اینکه در انسان تمایلات و گرایشاتى وجوددارد که او را متوجه به اهدافى مىسازد و مىخواهد به دست یابى با آن اهداف خود را تسکین و اطمینان ببخشد نشانه آن است که باید چنین ملجائى وجود داشته باشد. چون اقتضاى حکمت بالغه الهى این است که هیچ نیازى را بدون پاسخ نگذارد.


آرى اگر انسان احساس عطش و گرسنگى مىکند باید آب و طعامى باشد تا رفع تشنگى و گرسنگى نماید. حال باید دید که چه عواملى اضطراب او را رفع مىکنند و چه دارویى براى او شفا بخش است و کدام طبیب به درد او عالم مىباشد؟


تردیدى نیست که روح و حقیقت تعالیم دین به نیازهاى روحى و گرایشات غریزى و فطرى او برگشت مىکند و با جزم و یقین مىتوان گفت که هیچ یک از دستورات دین بىارتباط با تکامل انسانى او نیست. «جان و جوهر پاسخ اسلامى به دنیاى متجدد در جهات دینى و معنوى و فکرى 


ــــــــــــــــــــــــــــ


زندگى بشر نهفته است. همین جهات است که کردار بشر و نحوه تلقى او را از جهان پیرامون رقم مىزند. مهمترین پاسخ یک جوان مسلمان و مهمترین گامى که باید او پیش از هر چیز بردارد این است که قوت ایمان خود را حفظ کند و اعتمادش را به صدق و اعتبار وحى اسلامى از دست ندهد. دنیاى متجدد به تدریج تباه شده است و در صدد است همه آنچه را که مقدس و طبعاً دینى است از بین ببرد و بخصوص با اسلام به عنوان دینى که از نگرش قدسى نسبت به زندگى و قانون الهى در برگیرنده همه افعال و اعمال بشر عدول نکرده است مخالفت دارد. اکثر مشترقان غربى حدود دو قرن به اسلام مىتاختهاند و سعى داشتهاند به مسلمین یاد دهند که دین خود را چگونه بفهمند»(1). همه این تلاشها بدان جهت صورت مىگیرد که اسلام چون مسیحیت و یهودیت تحریف نشده و متون واقعى آن در دست است و پاسخ همه معضلات را مىتوان در او جست.


4-تأثیر نماز بر احساس امنیت روانی 


پس کدامیک از دو دسته مردم سزاوار به امنیت اند (بگویید ) اگر می دانید ! ( بگو ) : کسانی که ایمان آورده اند 


و ایمان خود را به ستم نیامیخته اند 


سوره مبارکه انعام – آیه شریفه 82)‌


هر چند که در پزشکی و زیست شناسی امروزی واژه استرس به معنی های متفاوتی به کار می رود ، اما براساس تعریف هانس سلیه ( روانشناس مشهور )  استرس در پزشکی و روانپزشکی معمولا اشاره به موقعیت های روانی و اجتماعی متنوعی دارد مه قادر به ایجاد بیماریهای جسمی و روانی و سایر اختلالات رفتاری است .


مطالعات هاروی برنر ( محقق برجسته استرس ) نشان می دهد که آمار مرگ و میر ، بیماریهای جسمی ، خود کشی و دیگر کشی ، پذیرش بمارسنهای روانی و زندانها و .... در میان افرادی که در معرض استرس های گوناگون بوده اند ، به مراتب بیشتر از افراد عادی است .


از آنجا که زندگی انسانها در عصر حاضر ، با استرس های بسیار متعدد و گوناگونی همراه شده است و با توجه به این که لازمه زبستم و تداوم زندگی سازش پذیری و مقاومت در برابر استرس ها افزایش بخشند و احساس آرامش و امنیت روانی را در وجود او حکمفرما سازند ، بوضوح احساس می شود .


چنانچه با دقت کافی و استناد به شواهد آماری به مکانهایی که استرس های متعدد زندگی کار افراد را بدانجا می کشاند ( مکانهایی مثل مطب پزشکان ، بیمارستانهای جسمی و روانی ، قبرستان جوانمرگ 


ها !؟! ، زندانها و .... ) سری بزنیم متوجه می شویم که تعداد مذهبی ها ، در مقایسه با غیر مذهبی های حاضر در این قبیل جاها بسیار متفاوت است .


بعنوان مثال در کشورخودمان 90 % محکومان زندانها را افراد بی نماز تشکیل می دهند .. یا مثلا آمار بیماران بستری در بیمارستانها که با نماز بیگانه اند به طرز باورنکردنی بیش از اشخاص مقید به نماز است .


این موضوع نه فقط در کشورهای مسلمان ، بلکه در سرتاسر جهان عمومیت دارد . بعنوان مثال : بررسی جوامع هوتری در آمریکای شمالی حاکی از آن بود که بروز اختلال روانی در آنها کمتر از سایر افراد جامعه است . جوامع هوتری نسبتا پایدار و منزوی هستند و در شرایط آرام کشاورزی و با عقاد دینی استوار زندگی می کنند .


بدین ترتیب می توان با فیلسوف بزرگ قرن اخیر لیمان هم عقیده بود ، آنجا که گفته است : دین مذهب در زندگی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد .


با این اوصاف نماز بعنوان برجسته ترین چهره ایمان نقش بزرگی در ایجاد امنیت روانی و توانی مقابله با استرس ها در انسان ایفا می کند و اگر به یاد آوریم که بیش از 60 % مراجعه کنندگان به بیمارستانها ی عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند و بیماریهای ( روان تنی ) در طب نوین روز به روز جایگاه مهمتری پیدا می کنند ، می توانیم از دریچه تازه ای از نقش نماز در بیماریهای جسمی سخن بگوییم .پس با این دیدگاه ؤ در چند شماره آینه به بررسی تأثیرات نماز بر برخی اختلالات مورد بحث در طب  روان تنی خواهیم پرداخت .