اینی که هست !!
از بزرگی پرسیدند : " دلیل اینکه شعرای قدیم از بین رفتند چی بود !؟ "
گفت : " برای اینکه احمقی پیدا نشد که به تملق شان دل خوش کرده به آنها جائزه بدهد !! "
بنظر من یک دلیل اختراع برخی وسایل برای این بود که واقعیت بدون تملق و چاپلوسی مشخص شود ، مثل همین آینه یا همین ترازو که فحش و خواهش سرش نمی شود و چیزی که هست را نشان می دهد !!
چند روز پیش که تا خرخره خورده بودم ، موقع بیرون آمدن به دوستم گفتم برای جبران این خوردن باید دماوند را یک روزه صعود بکنم !! بعد که به خانه رسیدم دیدم ترازو عدد 97 را نشان می دهد ؛ ناگفته نماند با لباس وزن کرده بودم تا اختلاف فاحش را بیندازم گردن لباس ها !! ولی برخلاف تصورم خیلی هم فرق نشان نمی داد !!
دیشب شب نشینی مهمان بودیم ، خانه ی یکی از دوستان ، برای شام املت آوردند ، خیلی وقت بود که مراسم املت خوری را برخی ها برچیده بودند و بعد هم که خودشان را چیده بودند !!
بنظر شام سبکی می آمد ، هرچند ما سر سفره سیر می خوریم ، املت باشد یا پسگردن !! ، ایستگاه آخر ترکیدن است ؛ البته یک لقمه مانده به ترکیدن !!! تنقلات هم کمی تا قسمتی خوردیم و برگشتنی بصورت سرپایی بستنی مان را هم خوردیم و آمدیم خانه !! حس مان می گفت که خوب شد سبک برگزار کردیم ، در خانه با خیال راحت و بدون لباس رفتم روی ترازو و دیدم بازهم 97 را نشان می دهد !!
ذهن چاپلوس و دروغگوی ما به کمک دیدن هر روز ما را سرکار می گذارد ، ولی ترازو کاری با پسگردن و املت ندارد ، وزن را آنچه هست نشان می دهد !!