بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks
بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks

الکتریسیته (برق) چیست ؟


برق در هر جای زندگی ما نقش مهمی را بازی می کند. به کمک برق خانه های ما روشن می شود،

غذای ما پخته می شود ، کامپیوتر ، تلویزیون و سایر وسایل برقی ما به کار می افتد . برق باتری باعث حرکت ماشین و روشن شدن چراغ قوه می شود.


حال در اینجا از طریق آزمایشی می توانید به اهمیت برق پی ببرید. از مدرسه ، خانه یا آپارتمان خود شروع به پیاده روی کنید و کلیه وسایل و لوازم خانگی و ماشینهایی را که با برق کار می کنند را یادداشت کنید، سپس متعجب خواهید شد که تعداد زیادی از وسایل روزمرة ما بستگی به برق دارند.


اما برق یا الکتریسیته چیست ؟ از کجا می آید ؟ چگونه کار می کند ؟ قبل از اینکه همة اینها را بفهمیم باید اطلاعات کمی درباره اتمها و ساختمانشان داشته باشیم. کلیة مواد از اتمها ساخته شده و اتمها نیز از ذرات کوچکتر تشکیل شده اند. سه ذره اصلی سازنده اتم عبارتند از پروتون ، نوترون و الکترون.


همانگونه که ماه به دور زمین می چرخد ، الکترونها نیز به دور مرکز یا هستة اتم می چرخند. هسته، مجموعه ای از نوترونها و پروتونها می باشد.


الکترونها دارای بار منفی و پروتونها دارای بار مثبت هستند. نوترون ها خنثی می باشند، به عبارت دیگر نه دارای بار مثبت و نه منفی هستند.


در طبیعت اتمهای مختلفی وجود دارد به گونه ای که هر نوع عنصر دارای اتم خاص خودش است. یک اتم سازندة یک عنصر است. 118 عنصر مختلف شناخته شده وجود دارد. بعضی از عناصر، مثل اکسیژنی که تنفس می کنیم، برای زندگی ضروری هستند.


هر اتم از تعداد مشخصی الکترون ، پروتون و نوترون تشکیل شده است. اما تعداد ذرات یک اتم اهمیتی ندارد. معمولاًٌ تعداد الکترونها باید برابر تعداد پروتونها باشد. اگر تعداد آنها برابر باشد، اتم را خنثی می نامند که در این حالت اتم بسیار پایدار است.


بنابراین اگر اتمی دارای 6 پروتون باشد ، تعداد الکترونهای آن نیز باید 6 عدد باشد. عنصری که دارای 6 الکترون و 6 پروتون است کربن نامیده می شود. کربن به مقدار فراوانی در خورشید ، ستارگان ، ستاره های دنباله دار ، جو اکثر سیارات و در غذایی که می خوریم وجود دارد. زغال سنگ از کربن ساخته شده است ، و الماسها نیز همینطور . بعضی از انواع اتمها دارای الکترونهایی هستند که به خوبی به هم متصل نشده اند. اتمی که الکترون از دست می دهد، پروتونهایش بیش از الکترون بوده و دارای بار مثبت است. اتمی که الکترون می گیرد دارای ذرات منفی بیشتری بوده و بار منفی دارد.


یک اتم باردار را یون می نامند.


الکترونها را می توان از یک اتم به اتم دیگری حرکت داد. هنگامی که این الکترونها بین اتمها حرکت می کنند، برق یا جریان الکتریکی تولید می شود. حرکت الکترونها از یک اتم به اتم دیگر جریان نامیده می شود. در این حالت یک اتم، الکترون گرفته و دیگری الکترون از دست می دهد.


این زنجیره مشابه گروههای آتش نشانی در زمانهای قدیم است که به کمک سطل آتش را خاموش می کردند. اما به جای اینکه سطلی را از نقطة شروع به نقطة پایان برسانند ، هر شخصی می بایست سطلی از آب برای پرکردن از سطلی به سطل دیگر داشته باشد. بدین ترتیب مقدار زیادی آب از سطل بیرون می ریخت و آب کافی برای ریختن روی آتش وجود نداشت . عبور برق از یک سیم یا یک مدار مشابهت زیادی با آنچه که در بالا گفته شد دارد. هنگام عبور برق از سیم ، بار از یک اتم به اتم دیگر عبور می کند.


دانشمندان و مهندسان راههای زیادی را برای حرکت دادن الکترونها به خارج از اتمها یافته اند. به عبارت دیگر با اضافه نمودن الکترونها و پروتونها، به جای اینکه حالت خنثی برقرار شود، شما یک پروتون اضافی خواهید داشت.


از آنجایی که کلیه اتمها می خواهند خنثی باشند ، اتمی که خنثی نیست به دنبال الکترون آزادی جهت پر نمودن محل الکترون از دست رفته می گردد. این اتم غیر خنثی دارای بار مثبت (+) است، زیرا دارای پروتونهای خیلی زیادی می باشد.


الکترون آزاد در اطراف اتم غیر خنثی منتظر مانده تا مکانی برای آن پیدا شود. الکترون آزاد دارای بار منفی است و هیچ گونه پروتونی برای خنثی سازی آن وجود ندارد . بنابراین می گوییم که این الکترون دارای بار منفی (-) است.


حال بارهای مثبت و منفی چه رابطه ای با الکتریسیته دارند؟


دانشمندان و مهندسان چندین روش را برای ایجاد تعداد زیادی اتم مثبت و الکترون آزاد منفی  یافته اند. از آنجایی که اتمهای مثبت جهت خنثی شدن به دنبال الکترونهای منفی بوده ، از این رو آنها قابلیت جذب زیادی به اتمهای مثبت دارند. بدین ترتیب اتم مثبت ، الکترون منفی را جذب کرده و خنثی

می شود. هر قدر که تعداد اتمهای مثبت یا الکترونهای منفی بیشتر باشد، قدرت جذب دیگری بیشتر خواهد بود. از آنجایی که هر دو گروه مثبت و منفی یکدیگررا جذب می کنند ، جذب کلی را « بار» می نامند.


زمانیکه الکترونها در بین اتمهای ماده حرکت می کنند، جریان برق تولید می شود. این پدیده ای است که در یک قطعه سیم اتفاق می افتد. الکترونها از یک اتم به اتم دیگر عبور کرده و جریان برق را از یک طرف به طرف دیگر برقرار می کنند ، درست مثل آنچه که در حرکت تصاویر یک فیلم اتفاق می افتد.


معمولاً قابلیت هدایت جریان برق در هر یک از اشیاء متفاوت است. مقاومت هر شئ، میزان قابلیت هدایت جریان برق را نشان میدهد. بعضی از اشیاء دارای الکترونهای خیلی پیوسته به هم بوده و برق از آنها به راحتی عبور نمی کند. به این نوع اشیاء عایق می گویند . لاستیک ، پلاستیک ، شیشه و هوای خشک دارای مقاومت بالایی بوده و عایق های خوبی هستند.


سایر مواد دارای الکترونهای ناپیوسته بوده و برق به آسانی از میان آنها عبور می کند. به این دسته از مواد هادی می گویند . اکثر فلزات از قبیل مس ، آلومینیوم یا فولاد ، هادی های خوبی هستند.


 


کلمة «الکتریسیته یا برق » از کجا آمده است ؟


الکترونها ، الکتریسیته ، الکترونیک و سایر کلماتی که با «الکتر» شروع می شود همگی ریشه در یک کلمه ی یونانی به نام «elektor» به «معنی خورشید درخشان» دارد. در یونانی «elektron» به معنی کهرباست .


کهربا یک سنگ قهوه ای مایل به طلایی بسیار زیبایی است که در زیر نور خورشید به رنگ نارنجی و زرد می درخشد. در واقع کهربا شیرة درخت فسیل شده ای است که در فیلم پارک ژوراسیک نیز از آن استفاده گردید. میلیون ها سال قبل حشرات به شیرة این درخت چسبیدند. حشرات کوچکی که دایناسورها را نیش زده بودند دارای خونی در بدنشان بودند که اکنون در کهربا قرار داشت.


یونانیان قدیم متوجه شدند که خواص کهربا خیلی عجیب است. به عنوان مثال وقتی کهربا به خز یا سایر اشیاء مالیده می شد ،قادر بود پر را جذب کند. آنها عامل ایجاد این پدیده را نمی دانستند. اما یکی از اولین مثالهای الکتریسیته ی ساکن را یونانیان کشف کرده بودند . (رجوع به فصل 3).


کلمه لاتین «electricus» به معنی «تولید شده از کهربا توسط اصطکاک» می باشد. بنابراین کلمه ی انگلیسی الکتریسیته از کلمات یونانی و لاتینی که در مورد کهربا بوده ، گرفته شده است.  ادامه مطلب ...

عید فطر 1394 واقعاً چه روزی است؟


Asemooni.com

عید فطر روز اول ماه شوال و در پایان ماه رمضان است. عید فطر از مهم‌ترین جشن‌ها و اعیاد مسلمانان است. در کشورهای اسلامی، عید فطر از جمله اعیاد بسیار مهم محسوب می‌شود و معمولاً با تعطیلی رسمی همراه است. در این روز، روزه حرام است و نماز عید برگزار می‌ شود. پرداخت زکات فطره در این روز بر مسلمانان واجب است. از سال ۱۳۹۰ (دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد) با تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان ایران، عید فطر دو روز (روز عید و فردایش) تعطیل است.

 

تعیین روز عید فطر

از آن‌ جایی که شرط اعلام ماه شوال با رویت هلال ماه به وقوع می‌پیوندد. همواره در کشورهای مسلمان، بر حسب موقعیت مکانی آن کشور، رویت هلال ماه اول ماه شوال و روز عید فطر متغیر است به صورتی که ممکن است به طور مثال در عربستان سعودی روز دوشنبه روز عید اعلام شود اما در ایران روز سه شنبه روز عید فطر اعلام شود.

گفتنی است در ایران بطور عمده تعیین عید فطر بر عهده حاکم شرع (مقام معظم رهبری، سید علی خامنه‌ای) است و پیروی از آن طبق نظر بعضی مراجع تقلید و علمای شیعه، بر تمام شیعیان حتی مراجعی که نسبت به آن علم ندارند لازم است.

 

سنت‌ مسلمانان در روز عید فطر

در متون اسلامی، توصیه شده است که مسلمانان در روز عید فطر و عید قربان، حمام و غسل کنند. غسل عید، از سنت‌های مسلمانان در روز عید است و در آن فرقی بین مردان، زنان و کودکان نیست. برخلاف غسل جمعه، غسل عید می‌تواند قبل از اذان صبح انجام گیرد. علاوه بر غسل، عطر زدن و مسواک کردن نیز از سنت‌های روز عید فطر است. از سنت‌های مسلمانان در روز عید فطر، تکبیر است. تکبیر در روز عید فطر، برگرفته از آیه‌ای از قرآن است و پیش از نماز عید فطر و شروع خطبه، در خانه‌ها و کوچه و بازار خوانده می‌شود.



- منبع، پورتال آسمونی  http://www.asemooni.com/event/eid-fitr-day#ixzz3uLi2I5Qe

شرط تحقق شعار سال ۹۴ چیست؟

جهان نیوز - گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی خطاب به ملت ایران، سال ۱۳۹۴ را سال «دولت و ملّت، همدلی و هم‌زبانی» نامگذاری کردند. در این متن بر پایه‌ی بیانات رهبر انقلاب به بررسی رمز موفقیت دولت، ثمره همدلی و فرصت سال ۹۴ پرداخته شده است.

* رمز موفقیت دولت 
در متون علوم سیاسی براساس مبانی، نگرش‌ها و تجربیات تاریخی تقسیم‌بندی‌های گوناگونی از انواع حکومتها وجود دارد که طبق آن حکومتهای مختلف بشری از حیث مُدل و نحوه‌ی حکومت کردن به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. اما رهبر انقلاب اسلامی تقسیم‌بندی‌ای کلی از انواع حکومتها براساس نحوه‌ی اداره‌ی آنها دارند[۱] و حکومتها را به سه دسته‌ی اصلی تقسیم می‌کنند:
دسته‌ی اول نظامهای پلیسی مانند سیستمهای استبدادی کمونیستی، سلطنتی و شبه‌سلطنتی با ویژگی‌های خاص خود هستند و دسته‌ی دوم دمکراسیهای غربی هستند که با تزویر و تبلیغات اداره می‌شوند. اما سومین مُدل، نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره می‌شود. 

از نگاه آیت‌الله خامنه‌ای نظام اسلامی نمی‌خواهد و نمی‌تواند با دو شیوه‌ی اول اداره شود و براین اساس «اعتماد و محبت مردم به نظام» از جایگاهی بنیادین در جمهوری اسلامی برخوردار است:
«یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره می‌شود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا این‌گونه بوده است؛ بعد از این هم باید این‌طور باشد.»[۲]

از همین جا می‌توان علت تأکید رهبر انقلاب بر مقوله‌ی «اعتماد متقابل مردم و نظام» در پیام نوروزی سال ۹۴ را دریافت. رهبری در این پیام با اشاره به ظرفیتهای زیاد ملّت ایران و سیاستهای نظام برای تحقق آرزوهای بزرگ ملی، همکاری‌های صمیمانه و همدلی بیشتر میان ملت و دولت را شرط عملیاتی شدن ظرفیتها و تحقق آرزوها دانسته و لازمه‌ی شکل‌گیری این همکاری و همدلی را «اعتماد متقابل» معرفی کردند:
« اگر این همکاری صمیمانه [میان ملّت و دولت] از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همه‌ی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دست‌یافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید... هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و توانایی‌های ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.»[۳]

از منظر آیت‌الله خامنه‌ای اعتماد مردم به نظام زمینه‌سازِ پشتیبانی آنها از حکومت را فراهم آورده و دست‌یابی به اهداف اسلامی را تضمین می‌کند:
«در حقیقت اعتماد مردم است که پشتیبانی آنها را به وجود می‌آورد؛ و پشتیبانی و اتصال مردم به دست‌اندرکاران نظام است که توفیق این حرکت اسلامی را با اهداف اسلامی تضمین می‌کند... مردم هستند که پشتیبان واقعی نظامند؛ این پشتیبانی، متوقف به اعتماد است و این اعتماد هم باید باقی بماند.»[۴]

در این نگاه «رمز موفقیت حاکمیت و قوای سه‌گانه‌ی کشور» در همین پشتیبانی ملت از آنها نهفته است و هیچ عاملی نباید به اعتماد به عنوان زمینه‌سازِ این پشتیبانی ضربه بزند:
«رمز موفقیت دولت و قوّه‌ی قضاییه و مقننه، در پشتیبانی قاطبه‌ی ملت از آنهاست. هر حرکت و گفتاری که روح اعتماد مردم به این قوا و کارگزاران آن را متزلزل و در این پشتیبانی، اندک خللی وارد سازد، حرام شرعی و خیانت ملی است.»[۵]

 

 
* شرط تحقق شعار سال ۹۴
از سوی دیگر تأکید رهبر انقلاب بر عنصر «همدلی» که در شعار سال ۹۴ تبلور یافته امری بی‌سابقه نیست و ایشان در گذشته نیز از این موضوع به عنوان «نعمت بزرگ خدا» یاد کرده بودند:
«همه آحاد ملت و بخصوص مسؤولین کشور باید نعمت وحدت و اتّفاق و همدلی را - که خدای متعال آن را به ما ارزانی داشت - برای خود حفظ کنند و آن را به خطر نیندازند: «واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا». برادری، احساس همگامی و همدلی، نعمت بزرگ خداست.»[۶]

اما شکل‌گیری و تقویت اعتماد متقابل بین ملت و دولت به عنوان شرط تحقق همکاری و همدلی بین ملت و دولت چگونه ممکن خواهد شد؟ رهبر انقلاب در پیام نوروزی خود به این سوال پاسخی شفاف داده‌اند:
«هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و توانایی‌های ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.»[۷]

* نتیجه همدلی و هم‌زبانی
پذیرش جایگاه والای ملت و توانایی‌های عظیم آن از سوی دولت و استفاده از این نیروی عظیم در مسیر پیشرفت کشور و حل مشکلات از جمله مسائل مهم در این زمینه است که به‌خصوص در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی» مورد تأکید دائمی رهبری بوده تا جایی که پیشرفت کارها را در صورت سپرده شدن آن به مردم میسر دانستند:
«تدبیر مسئولان در هر برهه‌ای از زمان در دوران جمهوری اسلامی، باید این باشد؛ کارها با تدبیر، با برنامه‌ریزی، با ملاحظه‌ی همه‌ی ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود؛ آن‌وقت کارها پیش خواهد رفت.»[۸]

این توجه به توانایی‌های ملت صرفا به عنوان مسئله‌ای تبلیغاتی مطرح نمی‌شود بلکه براساس برآوردی دقیق و محاسبه شده از توانمندی‌های ملت مورد تأکید قرار می‌گیرد:
«بارها این را گفتیم - اوائل از روی حدس و گمان میگفتیم، بعد آمارهای بین‌المللی همین را تأیید کرد – که ما از لحاظ رتبه‌ی استعداد انسانی، در رتبه‌های بالا هستیم؛ یعنی از متوسط جوامع بشری موجود دنیا خیلی بالاتریم؛ متوسط ما از متوسط دنیا بالاتر است. استعدادهای ما، جوانهای ما فوق‌العاده‌اند.»[۹]

و براساس این برآورد از واقعیت‌های کشور است که مسئله‌ی اتکاء به قدرت درونی به عنوان «کلید حلّ مشکلات کشور» به یکی از مهم‌ترین مطالبات رهبر انقلاب اسلامی از دولت تبدیل می‌شود:
«در داخل کشور خیلی امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینه‌های اقتصادی، چه در زمینه‌های فرهنگی، چه در زمینه‌های گوناگون دیگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهای داخلی استفاده کنیم، کلید حلّ مشکلات اینجا است؛ یعنی در درون کشور و امکانات داخلی کشور است که از اینها میشود خردمندانه بهره‌برداری کرد. اینها باید شناسایی بشوند. و این است که رتبه‌ی ما را در دنیا بالا می‌برد. در مناسبات بین‌المللی سهم هر کشوری به قدر قدرت درونی او است؛ هر مقداری که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه‌ی مناسبات بین‌المللی به همان نسبت بالاتر است.»[۱۰]
از سوی دیگر مردم، جریانهای سیاسی و شخصیتهای متنفذ نیز وظیفه‌ی کمک به دولت را بر عهده دارند:
«من از همه‌ی جریانهای گوناگون سیاسی درخواست میکنم و اصرار دارم، و همچنین از همه‌ی شخصیتهای متنفذی که دارای نفوذ کلمه هستند، دارای حوزه‌ی تأثیرگذاری در میان ملت هستند، درخواست میکنم به مسئولین، به دولت، به رئیس جمهور کمک کنند تا ان‌شاءالله بتوانند وظائف سنگینی را که برعهده دارند، بخوبی انجام دهند.»[۱۱]
* فرصت سال ۹۴

به نظر می‌رسد نامگذاری سال ۹۴ با شعارِ «دولت و ملّت، همدلی و هم‌زبانی» فرصتی گران بها برای مجموعه‌ی قوای کشور و به خصوص دولت به عنوان سکاندار اجرایی کشور از سویی و ملت ایران به عنوان «صاحبان کشور»[۱۲] از سوی دیگر است تا با تقویت عنصر اعتماد متقابل بین خود و شکل‌دهی هرچه بهتر و کامل‌تر فضای همکاری و همدلی گام‌های مهم و بزرگی در مسیر پیشرفت بردارند که در این صورت کشور در مقابل توطئه‌های دشمن مصون خواهد شد:
«مصونیّت کشور، وابسته‌ی به حضور مردم است؛ کم شدن فشارهای دشمنان، وابسته‌ی به حضور مردم است، وابسته‌ی به اتّحاد و انسجام مردم با نظام و با دستگاه جمهوری اسلامی و حسّ اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین است. این حسّ باید روزبه‌روز تقویت بشود.  ادامه مطلب ...

از رکود عبور کردیم؟!

جهان نیوز - دکتر ابراهیم رزاقی: شاید مهمترین خبر اقتصادی این روزها نامه هشدارگونه 4 وزیر کابینه در شهریور ماه امسال به رئیس جمهور بود که اخیراً رسانه‌ای شد. وزرای «اقتصاد»، «دفاع»، «تجارت» و «کار» در این نامه یادآور شده بودند چنانچه وضعیت اقتصادی و تصمیمات نادرست بخش‌های مختلف دولت ادامه یابد، رکود اقتصادی به بحرانی ملی تبدیل می‌شود و نتیجه آن چیزی جز بی‌اعتمادی نخواهد بود. موضوع محوری نامه منتشر شده، «بحران رکود» است که رئیس جمهور حدود یک سال پیش گفته بود کشور از آن عبور کرده است.  با وجود اینکه در این نامه به طور رسمی راهکاری ارائه نشده است، اما در میان سطور ناپیدای این نامه می‌توان ردّپای سیاست‌های پولی دو سال گذشته را عامل رکود اقتصادی دانست.

پیش از انتشار این نامه نیز روشن بود که وضعیت کنونی تولید و چرخه معیوب آن از عدم خروج اقتصاد کشور از رکود حکایت دارد. شاید بتوان عدم رونق تولید را مهمترین عامل رکود دانست زیرا خروج از چنین شرایطی تنها زمانی ممکن است که چرخ بازار به گردش درآمده، تولیدکنندگان محصولات خود را تولید نمایند و حاصل کار یا در داخل مصرف شود یا صادر گردد. رفع مشکلات سرمایه‌گذاری واقعی در تولید که افت شاخص بورس از نشانه‌های آن به شمار می‌آید نیز از دیگر عوامل خروج از رکود است اما آنچه که از شواهد بر می‌‌آید، به کارگیری نقدینگی در بخش‌های غیرمولد مانند خرید و فروش سکه و ارز است.

به نظر می‌رسد مسئولین برخی تعاریف و مفاهیم اقتصادی را تغییر داده‌اند زیرا اگر تنها یک بخش اقتصادی از رکود خارج شده باشد به معنای تعمیم آن به کل اقتصاد نیست. در واقع خروج اقتصاد از رکود به رشد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری بستگی دارد که هم اکنون چنین آثاری در اقتصاد کشور مشاهده نمی‌گردد.

وقتی سرمایه‌گذاران به بخش‌های تولیدی بی‌رغبتند، اعتبار بانک‌ها بدون نظارت و در بخش های غیرتولیدی و فسادآلود هزینه می‌گردد، سرمایه‌های پولی در قالب دلار ارزان از کشور خارج می‌شود، نمی‌توان از شکوفایی اقتصاد دم زد.  آمارها نشان می‌دهند وضعیت بیکاری در کشور بسیار نگران کننده است. پیش از این بسیار شنیده می شد که دانه درشت‌ها از بانک‌ها وام دریافت می‌کنند و آن را در بخش‌های کاذب و دلالی به کار می‌بردند اما اکنون می بینیم خود بانک‌ها عهده‌دار این امور شده‌ و گویی وظیفه آنها امری ورای حمایت از تولیدکننده است. برخی تولیدکنندگان نیز با مشاهده سود دلالی عطای آن را به لقایش بخشیده و از تولید روی گردان شده‌اند.

سر و سامان د‌‌اد‌‌ن به اخذ مالیات از فعالیت‌های غیرتولید‌‌ی از جمله اقد‌‌امات لازم‌الاجرا و راهکار علاج د‌‌ر شرایط کنونی است. اکثر کشورهای پیشرفته درآمدهای خود را از طریق اخذ مالیات‌ تامین می‌کنند در حالی که در کشور ما، پرضررترین بخش که همان دلالی است که بیشترین سود را بدون پرداخت مالیاتی عاید خود می‌کند. متاسفانه د‌‌ر کشور ما سود‌‌ فعالیت‌های تولید‌‌ی 15 د‌‌رصد‌‌ و سود‌‌ د‌‌لالی 100 د‌‌رصد‌‌ است د‌‌ر حالی که د‌‌ر تمام کشورهای تحریم‌کنند‌‌ه ما، به د‌‌لیل وضع مالیات‌های هنگفت، ورود‌‌ به بخش د‌‌لالی به هیچ عنوان مقرون به صرفه نیست. به عنوان مثال د‌‌ر آمریکا و انگلستان، 90 د‌‌رصد‌‌ اختلاف خرید‌‌ و فروش مسکن، به صورت مالیات د‌‌ریافت شده و سپرد‌‌ه‌ها به صورت طبیعی به بخش تولید‌‌ سرازیر می‌گردند‌‌.

از سوی دیگر، د‌‌شمنان ما اجازه تضعیف کالاهای د‌‌اخلی خود به وسیله صدور مجوز برای ورود کالا را نمی‌د‌‌هند‌‌ و جای تعجب است که هنوز د‌‌ر کشور، برنامه‌ای مشخص برای سرپا نگه د‌‌اشتن تولید‌‌کنند‌‌ه د‌‌اخلی تد‌‌وین نشد‌‌ه است.

اختصاص د‌‌لار ارزان‌قیمت برای وارد‌‌ات کالاهای خارجی به این معناست که تولید‌‌کنند‌‌ه د‌‌اخلی را مقصر بدانیم، همیشه از بالا بود‌‌ن هزینه‌ها، فقد‌‌ان مهارت د‌‌ر تولید‌‌ و پایین بود‌‌ن بهره‌وری شکایت کنیم. اگر د‌‌ولت، د‌‌لار را سه برابر ارزان‌تر عرضه می‌کند -که در حال حاضر وضع به همین منوال است-  بد‌‌ین معناست که تولید‌‌کنند‌‌ه خارجی نسبت به تولیدکننده داخلی سه برابر قوی‌تر شد‌‌ه و کالای خارجی پس از ورود‌‌ به کشور با یک سوم هزینه تمام شده برای صنعت‌گر ایرانی قادر است تا‌‌ تولید‌‌کنند‌‌ه د‌‌اخلی را از مید‌‌ان خارج کند و د‌‌و برابر سود‌‌ بیشتر عاید‌‌ خود‌‌ نماید‌‌.

سیاست تقویت بنیه کارگران خارجی از رهگذر وارد‌‌ات کالاهای خارجی منجر به تعطیلی بیشتر صنایع و تبد‌‌یل شد‌‌ن صاحبان آنها به د‌‌لالان کالا و املاک خواهد‌‌ شد‌‌.

در خبرها آمده بود 14 میلیارد دلار مواد غذایی وارد کشور شده که به دلیل ارز ارزان قیمت، کشاورزان را از رقابت ناتوان کرده است. اگر بخش اندکی از این هزینه به کشاورزان داخلی پرداخت می‌گردید اولا روستاها رونق می‌گرفت، ثانیاً امنیت غذایی کشور تامین می‌‌‌گردید و ثالثاً از واردات بی‌نیاز می‌شدیم.

واردات خودروهای لوکس که طبق آمار 2 میلیارد دلار است، در حالی است که موج فخرفروشی در برخی شهرهای بزرگ به راه افتاده و کسی هم پاسخگوی خروج دلار برای تبرّج جاهلیت مدرن نیست. تخصیص 5/7 میلیارد دلار به گردشگرانی که قصد خروج از کشور برای بازدید از مقاصد گردشگری در خارج از کشور را دارند را نیز باید به لیست سرگردانی‌های مسئولین در تشخیص اولویت‌ها اضافه کرد. جمع‌بندی همین تعداد اندک از آمارها، نشان می‌دهد که در چه شرایطی هستیم، چرا هنوز در رکود به سر می‌بریم و علاج کار کجاست.

یکی از مسئولین عالی‌رتبه کشور در سخنان خود گفته بود ملاک ما برای تعیین رشد اقتصادی، آمارها نیست بلکه جیب مردم و قدرت خرید افراد است. شاید این مقام محترم فراموش کرده‌اند که قدرت خرید مردم کاهش یافته، رشد تولیدات داخلی بسیار نامحسوس است، بازارها از اجناس خارجی پر شده ولی همچنان شعار خروج از رکود و رشد اقتصادی داده می‌شود.

آیا چنین حقایقی با اقتصاد اسلامی تطبیق دارد و اقتصادی است که در مفاد قانون اساسی، وصیت نامه امام راحل(ره) و نظرات و دیدگا‌ه‌های حکیمانه رهبر معظم انقلاب بر آن تصریح و تاکید شده است؟

همانگونه که اکنون اقتصاد مقاومتی به گفتمانی غالب در عرصه اقتصادی کشور تبدیل شده است، ضروری است رونق تولیدات داخلی و به تبع آن رشد اشتغال نیز به مطالبه عمومی بدل گردد. آمارهای اقتصادی آنچنان که رهبر معظم انقلاب در دیدارهای گوناگون خود با هیئت دولت فرمود‌ه‌اند باید به گونه‌ای باشد که آحاد مردم آثار مثبت آن را لمس کنند و صرف ارائه آمار نمی تواند وظیفه سنگین مسئولین را تخفیف دهد تا از بار مسئولیت شانه خالی کنند.

حماسه اقتصادی چرا و چگونه؟

جهان نیوز - دکتر ابراهیم رزاقی: رهبر حکیم انقلاب در بیانات و فرامین اخیر خود در ارتباط با اجرای برجام به برخی از مهم‌ترین شاخصه‌های اقتصادی اشاره و تاکید کردند: «گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همه‌‌جانبه‌ اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و به خصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریم‌ها، به واردات بی‌رویّه نینجامد.»  سوال اینجاست که برای تقویت تولید ملی چه باید کرد و راهکارها کدام است؟

1- قانون اساسی بر تقویت‌ ارکان اقتصادی کشور بر پایه توان و دانش داخلی، ایجاد شبکه سالم عرضه و تقاضا و قطع وابستگی به خارج تاکید دارد. اما در اقتصاد سال‌های پس از دفاع مقدس، گاهاً توجهی به اصل «استقلال» یا اقتصاد مقاومتی نگردید. ردّ پای سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول که حدود 40 سال پیش تدوین گردیده بود، در برخی از سیاست‌های پولی و اقتصادی کشور به چشم می‌خورد و متاسفانه تاکنون نیز ادامه یافته است.

2- توجه به تولیدات داخلی باید اولویت‌ سازمان‌های مسئول باشد و به عنوان یک ایرانی، برای حمایت از کارگران و تولید‌کنندگان خارجی تلاش نکنند. از جمله مهم‌ترین آسیب‌های اقتصادی اختصاص نرخ ارزان‌قیمت برای واردات کالاست. وقتی قیمت واقعی دلار حدود 9 هزار تومان است ولی به قیمت حدود 3 هزار تومان در اختیار وارد‌کنندگان قرار می‌گیرد ضربه‌ای بزرگ به تولیدات داخلی وارد می‌شود، زیرا در این صورت، هرآنچه که از خارج وارد گردد از مشابه داخلی آن ارزان‌تر تمام شده و سود سرشاری را نصیب واردکننده می‌کند. خالی شدن روستاها، کندی چرخه اقتصادی و کشاورزی، اضمحلال اشتیاق برای ورود به عرصه تولید و در بهترین حالت تبدیل شدن صنعت‌گران به مونتاژکاران بلایی است که دلار ارزان‌قیمت بر سر اقتصاد کشور می‌آورد. راه چاره، ارائه ارز، به قیمت واقعی است به نحوی که سفارش تولید کالا در داخل با صرفه‌تر از واردات آن باشد.

3- توجه کشاورزی از دیگر اضلاع خودکفایی و اقتصادی مقاومتی است. این بخش نیازمند پشتیبانی‌های مالی، فرهنگی و فناوری است و بدون آنها نمی‌توان زراعتی پویا و مثمر ثمر را انتظار داشت. بر اساس گزارش‌ها، 14 میلیارد دلار از 70 میلیارد دلار اقلام وارداتی به موادّ غذایی اختصاص دارد. این در حالی است که کشور ما یکی از بهترین اقلیم‌های کشاورزی را داراست اما به دلیل اختصاص دلار ارزان برای واردات موادّ‌ غذایی و سایر اقلام مورد نیاز کشور، کشت و زرع در برابر دلالی و فعالیت‌های غیرتولیدی فاقد صرفه اقتصادی است. اگر تنها یک سوم از این مبلغ که امنیت غذایی ما را نیز تهدید کرده است، به صورت ریال به کشاورزان داخلی پرداخت می‌شد و از سوی دیگر واردات هر گونه مواد غذایی و کشاورزی ممنوع می‌گردید، شکی نیست که کشاورزان برای جهاد اقتصادی رغبت بیشتری از خود نشان می‌دادند. تامین امنیت غذایی و به تبع آن امنیت اقتصادی سخت‌‌تر و دشوارتر از تامین امنیت مرزها و حراست از کیان نظام اسلامی در طول دفاع مقدس نیست. وقتی سازمانی بدون توجه به دستورالعمل‌ها، کشتی‌های خارجی حامل گندم، ذرت، برنج و ... را در بندرها بارگیری می‌کند، در واقع امید کشاورزان را بر باد داده و انگیزه مقاومت را در آنها تضعیف می‌نماید. نباید برخی سازمان‌ها و نهادها بدون توجه به ظرفیت عظیم تولید داخلی، در جهتی گام بردارند که گویی تقویت بنیان‌های کشاورزی کشورهای تحریم‌کننده ماست!

4- یکی دیگر از شاخصه‌های استقلال اقتصادی و ضعف اقتصادی، پرهیز از خام فروشی موادی است که قیمت آن را خریداران این محصولات تعیین می‌کنند. مونتاژ محصولاتی که با یارانه دولتی، مواد اولیه آن وارد شده و مبنای نفتی دارد نیز در این بخش طبقه‌بندی می‌شوند. بسیاری از ملزومات صنایع داخلی از جمله قطعات و ماشین‌آلات با دریافت سمّ مهلک ارز خارجی، به سمت واردات ادوات و قطعات مورد نیاز خود از خارج سوق داده شده‌اند در حالی که قادریم آنها را در داخل تولید کنیم تا از این رهگذر هزینه ارزی کشور کاهش یابد. از گزاره‌های فوق می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که ما از منظر ارزی، کشوری فقیر نیستیم. این نوع به کارگیری ارز، کشور را به سمتی سوق داده است که با اندک فشار خارجی دچار مشکلات گوناگون می‌شویم.5- تولیدکنندگان عموماً با مشاهده ساز و کار معیوب این چرخه و سودآوری چندین برابری دلالی و واردات از فرهنگ تولید به سمت فعالیت‌های غیرتولیدی مهاجرت کرده و آرام آرام چرخ‌های اقتصادی یکی پس از دیگری از کار می‌افتند. تصدی‌گری دولتی در حالی از سوی صندوق بین‌المللی پول مورد انتقاد قرار گرفته است که ما نمونه‌های موفقی از مدیریت دولت در بخش‌های گوناگون سراغ داریم. بخش نظامی که در اختیار دولت قرار دارد یکی از موفق‌ترین این نمونه‌هاست و این الگو قابل تسرّی به سایر بخش‌ها و سازمان‌ها نیز هست. توجه به مدیریت‌های کارآمد و دلسوز کلید موفقیت در این بخش است و چنانچه افرادی امین، خدوم، پاکدست و مجاهد در رأس امور قرار گیرند، شکی نیست که روند اقتصاد به سمت اصلاح خواهد رفت.

6- نکته پایانی اینکه سیاست‌های مالی و اقتصادی لیبرالیسم که بر اصالت لذت و سود تاکید دارد در حالی از سوی برخی نهادها و سازمان‌های داخلی مورد توجه قرار گرفته است که دفاع و حمایت از صنایع، تولیدات و کشاورزی از اصول مسلم این نحله فکری است. کشورهای مختلف با انواع و اقسام جهان‌بینی، حمایت از محصولات و تولیدات داخلی را در اولویت قرار می‌دهند اما شیفتگان غرب در داخل، تنها از خام‌فروشی و واردات کالا حمایت کرده و مصرف‌گرایی از تولیدات خارجی را به عنوان سیاست شماره یک خود مطرح می‌کنند.

دلیلی ندارد که فقط به عامل سودآوری در ساز و کار اقتصاد توجه گردد بلکه مراعات شاخصه‌های انسانی مانند منفعت‌رسانی و خدمت‌رسانی با انگیزه ایثارگرانه عامل رشد و ارتقاء برنامه‌ها خواهد شد و دست آخر، همین روحیه انسان‌دوستانه به توسعه پایدار منتهی می‌گردد. اما منفعت‌طلبی صرف، فاصله طبقاتی و تشدید فقر و بیکاری را به دنبال خواهد داشت، همانگونه که در جوامع غربی شاهد آن هستیم. نجات کشور از مصیبت مصرف‌زدگی و شکل‌گیری فرهنگ افتخار به محصولات داخلی، زمانی تحقق می‌یابد که حلقه‌های این زنجیر از طراحان سیاست‌های اقتصادی تا مصرف‌کنندگان به توان داخلی و قدرت درونی ایمان داشته باشند تا حماسه‌ای دیگر همچون دفاع مقدس شکل گیرد.