بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks
بهمن NOPO

بهمن NOPO

tanhavbiks

یک حکایت از نماز

در یکی از جنگ‌ها که پیامبر همراه لشکر بودند، در شبی که پاسبانی لشکر اسلام بر عهده‌ی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،‌عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یکی از کفار به قصد شبیخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمی‌داد که انسانست یا حیوان یا درخت برای اینکه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عباد نشست و 
او اَبداً اعتنایی نکرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز 
حرکت نکرد تیر سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بیدار نمود عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرده گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نکردی عباد گفت: مشغول خواندن سوره‌ی کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمی‌ترسیدم که دشمن بر سرم برسد و صدمه‌ای به پیغمبر برساند و کوتاهی در این نگهبانی که به من واگذار شده کرده باشم هرگز نماز را کوتاه نمی‌کردم اگر چه جانم را از دست می‌دادم

روش برخورد بامردم

در یکى از روزها، عدّه اى از دوستان امام رضا علیه السلام در منزل آن حضرت گرد یکدیگر جمع شده بودند و یونس بن عبدالرّحمن نیز که از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصیّت هاى ارزنده بود، در جمع ایشان حضور داشت .

هنگامى که آنان مشغول صحبت و مذاکره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.

امام علیه السلام ، به یونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هیچ گونه عکس العملى از خود نشان ندهى ؛ مگر آن که به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر علیه یونس ، به سخن چینى و ناسزاگوئى آغاز کردند.

و در این بین حضرت رضا علیه السلام سر مبارک خود را پائین انداخته بود و هیچ سخنى نمى فرمود؛ و نیز عکس العملى ننمود تا آن که بلند شدند و ضمن خداحافظى از نزد حضرت خارج گشتند.
بعد از آن ، حضرت اجازه فرمود تا یونس از اتاق بیرون آید.

یونس با حالتى غمگین و چشمى گریان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
یاابن رسول اللّه ! من فدایت گردم ، با چنین افرادى من معاشرت دارم ، در حالى که نمى دانستم درباره من چنین خواهند گفت ؛ و چنین نسبت هائى را به من مى دهند.

امام رضا علیه السلام با ملاطفت ، یونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى یونس ! غمگین مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگویند، این گونه مسائل و صحبت ها اهمیّتى ندارد، زمانى که امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هیچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد.

اى یونس ! سعى کن ، همیشه با مردم به مقدار کمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بیان نمائى .

و از طرح و بیان آن مطالب و مسائلى که نمى فهمند و درک نمى کنند، خوددارى کن .

اى یونس ! هنگامى که تو دُرّ گرانبهائى را در دست خویش دارى و مردم بگویند که سنگ یا کلوخى در دست تو است ؛ و یا آن که سنگى در دست تو باشد و مردم بگویند که درّ گرانبهائى در دست دارى ، چنین گفتارى چه تاءثیرى در اعتقادات و افکار تو خواهد داشت ؟

 و آیا از چنین افکار و گفتار مردم ، سود و یا زیانى بر تو وارد مى شود؟!

یونس با فرمایشات حضرت آرامش یافت و اظهار داشت : خیر، سخنان ایشان هیچ اهمیّتى برایم ندارد.

امام رضا علیه السلام مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى یونس ، بنابر این چنانچه راه صحیح را شناخته ، همچنین حقیقت را درک کرده باشى ؛ و نیز امامت از تو راضى باشد، نباید افکار و گفتار مردم در روحیّه ، اعتقادات و افکار تو کمترین تاثیرى داشته باشد؛ مردم هر چه مى خواهند، بگویند.

برق

در میان همه وسایلی که برای تهیه و تبدیل انرژی ابداع شد، برنده نهایی را باید ماشین‌های تولید و مصرف کننده انرژی برقی دانست. قوانین اساسی الکریسیته را کولن در سال 1785.م عرضه کرد. در سال 1800.م ولتا پیل الکتریکی را اختراع نمود و بالاخره در سال  1871.م با اختراع ماشین گرام راه برای تبدیل کلان انرژی مکانیکی به الکتریکی و بالعکس باز گردید.

 

نخستین کارخانه برق شهری در ایران: 

بی‌تردید، پرسابقه‌ترین و نام‌آورترین فرد در میان بنیان‌گذاران صنعت برق ایران را باید مرحوم حاج حسین امین الضرب (مهدوی) فرزند حاج حسن امین الضرب دانست، او نخستین کسی بود که با کسب امتیاز نامه معتبر اقدام به تاسیس کارخانه برق شهری در ایران کرد و با توجه به شرایط زمان، جمعیت و نیاز مصرف، مولدهایی مناسب وارد کشور کرد و در تهران به کار انداخت.

دستگاه‌های مولد نیروی آن یک ماشین بخار افقی تک سیلندر به قدرت تقریبی یکصد اسب بخار بود که این ماشین توسط تسمه، آسیای گل ساز و قالب فشاری را به حرکت در می‌آورد. نکته جالب این‌که  در این کارخانه، از برق و ماشین‌های برقی خبری نبود و برش‌ها به صروت دستی انجام می‌گرفت. 

بخار مصرفی این مولدها با استفاده از دو دیگ بخار با فشار تقریبا سیزده اتمسفر تامین می‌شد. سوخت این دیگ‌ها زغال‌سنگ بود و پخش زغال و خاکسترکشی با بیلچه و سیخ‌های بلند صورت می‌‌گرفت و برای انجام این کارها نیاز به کارگران متخصص بود. جهت تهویه هوا هیچ دستگاهی به کار نمی‌رفت و تنظیم هوا به صورت دستی با کمک دریچه‌هایی که در کوره دودکش‌ها تعبیه شده بود، صورت می‌گرفت. 

 

 

ژنراتور: 

 

مولدی است که انرژی مکانیکی  را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کند. هر ژنراتور دارای یک محور و چند سیم خروجی است. باچرخاندن محور انرژی الکتریکی تولید می‌شود. برای چرخاندن محور ژنراتور یا آن را با محور یک موتور دیزلی و یا یک توربین کوپله می کنند. برای چرخاندن توربین از انرژی‌ها وروش های متفاوتی می توان بهره جست. در اکثر نیروگاه‌ها از این مولد برای تولید برق استفاده می شود. ژنراتورها برق با جریان متناوب تولید می کنند. دینام دوچرخه یک ژنراتور است.

دینام: در تعریف اصلی وسیله‌ای است که برق مستقیم تولید می کند. در دینام ژنراتوری وجود دارد که به وسیله کوموتاتورش جریان متناوب تبدیل به جریان مستقیم می شود.

آلترناتور: این وسیله نیز جریان مستقیم تولید می‌کند. در این وسیله نیز یک ژنراتور وجود دارد که در آن به وسیله دیودهای یکسوساز جریان متناوب به جریان مستقیم تبدیل می‌گردد.

 

 

باتری:

 

 به آن پیل نیز گفته می‌شود. این مولد انرژی شیمیایی را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کند و به دو صورت باتری خشک و باتری‌تر موجود است. باتری‌های خشک برای به کار انداختن وسایل بازی، رادیو ها، چراغ قوه و دیگر وسایل برقی مورد استفاده قرار می گیرند. باتری‌ها در اندازه‌ها و شکل‌های مختلف ساخته می شوند. این باتری‌ها پس از مدتی که کار کردند انرژی آن‌ها تمام می شود و باید دور انداخته شوند.

2

باتری‌های تر طوری طراحی شده اند که می توانند در دفعات زیاد پر و خالی شوند مانند باتری اتومبیل. باتری ها، برقی با جریان مستقیم  ایجاد می کنند.

 

ترموکوپل:

 

 شامل دو فلز غیر هم جنس است که از یک طرف به هم متصل‌اند. برای تولید برق باید محل اتصال دو فلز را حرارت داد. در این صورت در دو سر دیگر که آزاد هستند برق تولید می شود. البته برقی که به این صورت تهیه می شود، بسیار کم است. از این خاصیت برای اندازه‌گیری درجه حرارت کوره‌ها استفاده می شود. ترموکوپل برق با جریان مستقیم تولید می‌کنند.

 

باتری خورشیدی:

 

 این مولد بیشتر در اکتشافات فضایی مورد استفاده قرار می گیرد ونور خورشید را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کند. این مولد از فلزاتی نظیر سلنیوم ساخته شده

سیستم های سه فازه  

در کشورهای صنعتی، سه فاز روش عمومی انتقال توان سه فاز است. این سیستم در وقع نوعی از سیستم چند فازاست. 

در نیروگاه های برق یک ژنراتور الکتریکی توان مکانیکی را به یک دسته از جریان های الکتریکی متناوب تبدیل می کند که از هر کدام از سیم پیچ های الکترومغناطیسی یا سیم پیچ های ژنراتور تولید می شوند. جریان ها همگی توابعی سینوسی از زمان هستند و همگی دارای فرکانسی مشابه اما با زاویه های فاز متفاوت.
در یک سیستم سه فاز، زاویه ها دارای اختلاف 120 درجه ای (که حداکثر جداسازی ممکن بین زاویه هاست) هستند. فرکانس معمولاً در اروپا 50 هرتز و در ایالات متحده 60 هرتز است لیست کشورها به همراه پریزهای خطوط برق، ولتاژها و فرکانس ها را مشاهده کنید.) سه فاز معمولاً توسط رنگ ها نشانه گذاری شدهاند،که به طور سنتی قرمز، زرد و آبی هستند.

خروجی ولتاژ ژنراتورها از چند صد ولت تا بالای 20000 ولت تغییر می کند. این ولتاژ معمولاً توسط یک ترانسفورماتور به یک سطح ولتاژ بالاتری تبدیل می شود. علت این افزایش ولتاژ هم کاهش تلفات است. توان برابر حاصلضرب ولتاژ و جریان است، بنابراین برای یک توان داده شده اگر شما ولتاژ را افزایش دهید جریان کاهش می یابد. تلفات گرمایی در یک خط انتقال با مجذور جریان متناسب است و در نتیجه اگر شما جریان را نصف کنید، تلفات یک چهارم می شود. به همین علت برخی از خطوط انتقال در سطح ولتاژی بیش از 500،000 ولت کار می کنند.

در انتهای خط انتقال، یک پست برق یا یک ترانسفورماتور، برق را از ولتاژ زیاد خطوط انتقال به سه جریان متغیر سینوسی با ولتاژ 120 ولت (در ایالات متحده) یا 230 ولت (در اروپا) جریان متناوب (Vac) تبدیل می کند. سپس این برق از طریق چهار سیم به مدارات مصرف کننده ها در یک تابلوی فرمان اصلی، ارائه می شود. یکی از سیم ها خنثی است یا در منبع برق زمین شده است، فازها یا سه خط دیگر، برق را به نقطه مقصد یا ترانسفورماتورهای تغذیه می رسانند. با برقراری اتصال بین یک فاز و سیم خنثی، ولتاژی معادل 120 ولت متناوب (یا 230 ولت متناوب) برای مدار متصل شده فراهم می شود.

شبکه انتقال توان به گونه ای طراحی شده است که هر فاز اندازه جریانی برابر را از خود عبور دهد، همه جریان های برگشتی از مناطق مسکونی مصرف کننده ها به نیروگاه، در جریان سیم خنثی سهیم هستند، اما سیستم سه فاز تضمین می کند که جمع جریان های برگشتی تقریباً صفر است.
3



اتصال بین دو فاز ولتاژی معادل 3√ یا 73/1 برابر ولتاژ تک فاز را ایجاد می کند (208 ولت متناوب در ایالات متحده، 400 ولت متناوب در اروپا). شکل موج های دارای اختلاف فاز، با یکدیگر جمع می شوند تا یک پیک ولتاژی بالاتری را در شکل موج نهایی ایجاد کنند. چنین اتصالی را اتصال خط به خط می نامند و معمولاً با یک مدار شکن دو قطب صورت می گیرد. از این نوع اتصال بیشتر برای گرمکن ها مانند یک گرمکن قرنیزی 2 کیلو وات و 208 ولت، استفاده می کنند.

ولتاژهای استاندارد دیگر موجود در آمریکای شمالی شامل ولتاژهای 240 ولت فاز به فاز، 277/480 ولت و 347/600 ولت می شود. ولتاژ فاز به زمین (سطح ولتاژ پایین تر) دو مورد آخر عموماً تنها برای روشنایی به کار می رود. ولتاژ 600 ولت در کانادا بسیار بیشتر از آمریکا، معمول است.

در موتورهای سه فاز یا هواسازهای کارا (برای مثال اکثر بخش های York که بالای 5/2 تن هستند، سه فاز اند) هر سه فاز برق مورد استفاده قرار می گیرد چرا که این بهترین راه انتقال مقادیر بزرگ توان الکتریکی است. گفتنی است که راه اندازی موتور، توان بیشتری را نیاز دارد.

برخی دستگاه هایی ساخته شده اند که یک سه فاز مصنوعی را از یک برق تک فاز تپ ـ وسط (240 ولت متناوب در ایلات متحده، با تفکیک زاویه 180 درجه) ایجاد می کنند. این عمل با ایجاد یک "زیر فاز" سوم بین دو قطب انجام می شود که منجر به یک تفکیک فاز 90=90-180 درجه ای می شود. بسیاری از دستگاه های سه فاز بر این اساس کار می کنند، اما با یک فرکانس پایین تر.

برخی اوقات برق تک فاز تپ ـ وسط240 ولت متناوب، به غلط برق "دو فاز" خوانده می شود. باید توجه شود که یک سیستم دو فاز سیستمی است که در آن دو ولتاژ دارای اختلاف 90 درجه ای هستند. برای مثال، اگر یکی از ولتاژها برابر
Cos 2п) * 60t)
و دیگری
sin 2п) * 60t)
است، آنگاه شما یک سیستم دو فاز دارید که به عنوان سیستم عمود (یکی به عنوان بخش حقیقی و دیگری به عنوان بخش موهومی در نظر گرفته می شود) نیز شناخته می شود. یک سیستم دو فاز به ازای 120 ولت متناوب خط به خنثی تقریباً ولتاژی معادل 7/169 ولت متناوب خط به خط را ایجاد می کند.

سیستم های دو فاز تنها برای توان بالا به کار می روند چرا که آنها نیاز به سیم هایی به همان تعداد سیم ها ی ارتباطی اتصال مثلث سه فاز دارند (برای مثال یکی برای سینوس، یکی برای کسینوس و یک سیم مشترک) و نیز سیستم دو فاز مقدار انرژی یکسان را در هر یک از سه سیم توزیع نمی کند (اگر چه سینوس و کسینوس متعادل اند، اما سیم خنثی مانند دو تای دیگر نیست). گفته می شود که یک سیستم دو فاز توان مختلط ایجاد می کند و چنین سیستم هایی در ولتاژهای پایین تر به کار می روند (برای مثال برای کاربردهای ارتباطی، یا راه انداختن موتورهای پله ای و مانند این) و عموماً در سطح توان های بالا توزیع نشده اند.

در عمل، اگر ما فازورهای یک سیستم دو فاز یا سه فاز را حول دایره واحد در صفحه مختلط رسم کنیم، دارای یک نوع از توان مختلط خواهیم بود.

یک سیستم فاز شکسته (تپ ـ وسط) 240 ولت متناوب، وقتی که به صورت فازورها روی صفحه مختلط رسم شود، می تواند کاملاً در طول محور حقیقی وجود داشته باشد. در واقع، این کمبود قابلیت توان مختلط است که 

عشق ووابستگی به هم


این، توصیفی است که سن پل از عاشق ارائه می‌دهد: «عاشق صبور و مهربان است. حسود و متکبر نیست. پرمدعا وگستاخ نیست. لجاجت نمی‌کند. تحریک‌پذیر و رنجیده‌خاطر نیست. از خطاهای خودش شاد نمی‌شود اما از درستی خودش خرسند می‌شود. همه چیز را تحمل می‌کند و همیشه امید دارد و در برابر مشکلات تاب می‌آورد. عشق عاشق هرگز تمام نمی‌شود.»


راستی، تعریف شما از عشق و عاشق چیست؟ برای آشنایی با روان‌شناسی عشق، به سراغ دکتر حسین ابراهیمی‌مقدم، روان‌شناس و مدرس دانشگاه رفته‌ایم تا دیدگاه او را در این خصوص بدانیم…


سوال : آقای دکتر! شما عشق را چه‌طور تعریف می‌کنید؟

هیچ‌‌کس نمی‌تواند به این سوال پاسخ دقیق بدهد. سوالاتی از قبیل اینکه آیا من عاشق شده‌ام؟ آیا عشق حقیقت دارد؟البته به نظر می‌رسد هر یک از ما درباره اینکه معنای عشق چیست و اینکه آیا ما آن را تجربه می‌کنیم یا نه، متخصص هستیم! دو نفر که عشق خود را به یکدیگر ابراز داشته‌اند، باید برای اجتناب از لطمه خوردن از سوی دیگری، اظهار کنند که منظورشان از عشق چیست. مخصوصا شاید لازم باشد که معنای تعهد روشن شود ولی اکثرا می‌گویند عشق شیرین‌ترین پاداش زندگی است. یک چیز باشکوه است. حلقه سوزان آتش است و یا چیزهایی از این قبیل.


سوال : چه تجربه‌هایی در عشق رایج و مشترک است؟

در یکی از بررسی‌هایی که در مورد عشق انجام دادم از ۲۰۰ دانشجو خواستم با پاسخ دادن به جملات یک پرسشنامه گسترده، تجربه خود را توصیف کنند. نتایج نشان می‌دهد که تجربه عشقی آنها ظاهرا دربردارنده ۴ ویژگی اصلی است:


۱) افراد عاشق خود را نیازمند یکدیگر می‌دانند. در هنگام تنهایی، نخستین فکری که به ذهن آنها خطور می‌کند، یافتن طرف مقابل است.


۲) آنها علاقه‌مندی و دغدغه‌ خاطر را تجربه می‌کنند، یعنی میل به انجام کاری برای یکدیگر.


۳) آنها احساس اعتماد می‌کنند و معتقدند که می‌توانند با امنیت، حرف‌هایشان را به یکدیگر بگویند.


۴) این اعتماد به خوبی ایجاد شده است و افراد عاشق تحمل خطاهای طرف مقابل را دارند.


از طرفی مشخص شد کسانی که خود را عاشق توصیف می‌کنند، نسبت به سایر زوج‌ها‌ زمان بیشتری به چشمان یکدیگر نگاه می‌کنند.


در پژوهشی‌ دیگر، این نتیجه به دست آمد که افراد عاشق عشق خود را این‌گونه نشان می‌دهند:

۱) ابراز محبت کلامی و جسمانی

۲) تبادل پاداش و انجام کارهایی برای یکدیگر

۳) حمایت عاطفی و اخلاقی از یکدیگر

۴) صبور و شکیبا بودن نسبت به رفتارهای ناخوشایند یا کمتر خوشایند طرف مقابل


سوال : از نظر روانی، عشق چه تاثیری دارد؟

افراد عاشق نسبت به افراد غیرعاشق احساس شادی، امنیت و آرمیدگی بیشتری از بودن در کنار شریک خود می‌کنند. برخی پژوهش‌ها حاکی از آن است که افراد عاشق احساس، سوز و گداز درونی توام با شور و نشاط و خوش‌بینی را گزارش می‌کنند. هوش و حواس آنها کاملا برطرف مقابل متمرکز است، یعنی آگاهی شدید راجع به شریک‌شان و در وحدت و کمال به سر بردن با او که سایرین را رها کرده است.


سوال : یعنی تجربه عشق همیشه همین‌قدر مثبت است؟

خیر! در همین پژوهشی که انجام شد، مشخص شد که تجربه عشق همیشه مثبت نیست و علاوه بر احساس سرخوشی و شعف، بسیاری از آزمون‌ها احساس افسردگی، بی‌تابی و بی‌قراری، بی‌علاقگی به اوضاع و احوال شخصی، خیال‌پردازی و مشکل در خواب رفتن و تمرکز را نیز گزارش می‌کنند. عده‌ای معتقدند که احساس‌های دوسوگرا درباره معشوق یک تجربه غیرعادی به شمار نمی‌آید. در حقیقت، از نظر این عده، شخص عشق و نفرت را به یکسان تجربه می‌کند.


سوال : اصلا چرا احساس‌های ناخوشایند به وجود می‌آید؟

عاشق شدن باعث می‌شود در معرض احساس‌های شدید (خوب یا بد) قرار بگیریم. وقتی در کنار معشوق خود هستیم، ممکن است احساس شادمانی کنیم و زمانی که از او دوریم، احساس گرفتگی و اندوه. یکی از عواملی که می‌تواند احساس‌های ناخوشایند را توجیه کند، عدم اطمینان و یقین از آن رابطه است. پژوهشی که در این زمینه انجام شده نشان می‌دهد افرادی که از عاشق شدن خود مطمئن نیستند، احساس حد وسطی از وابستگی به طرف مقابل را توام با احساس شدید عدم اطمینان نسبت به احساس‌های طرف مقابل گزارش می‌کنند. افرادی که از عشق خود مطمئن‌اند، احساس شدید وابستگی را همراه با احساس نیرومند اطمینان و امنیت راجع به احساس‌های طرف مقابل گزارش می‌کنند. این یافته‌ها حاکی از آن‌ است که ادراک خویشتن به عنوان یک فرد عاشق تا حدودی به طرز تلقی از احساس‌های دیگران وابسته است. شاید تا هنگامی که از احساس مشترک طرف مقابل اطمینان خاطر پیدا نکنیم، به خود اجازه عاشق شدن کامل را ندهیم. اما طرف مقابل چگونه می‌تواند عاشق ما شود، مگر آنکه از احساس ما مطمئن گردد؟ پس تعجبی ندارد که عاشق شدن تجربه‌ای تماما لذت‌بخش نیست!


سوال : به عبارت دیگر، هر کسی عشق را یک جور تجربه می‌کند.

بله؛ این اشتباه است که فکر کنیم همه انسان‌ها عشق را به یک شیوه تجربه می‌کنند. برخی عشق را به عنوان پدیده‌ای سریعا متغیر و پر راز و رمز و عده‌ای دیگر آن را به عنوان چیزی ظریف و عقلانی تجربه می‌کنند. افرادی که معتقدند اختیار سرنوشت‌شان در دست خودشان است یعنی کسانی که از جایگاه درونی مهار برخوردارند، کمتراحتمال می‌رود که خودشان را به عنوان کسی در نظر بگیرند که به دام عشق افتاده است و یا آنکه عشق را به مثابه چیزی متغیر وپر راز و رمز ببینند. برخی از یک آشنایی تصادفی شروع کرده و بدون هیچ فکر پیشاپیشی به ازدواج می‌رسند. عده‌ای هم یک دوره طولانی و درازمدت از عشق و عاشقی را طی می‌کنند. برخی افراد در همان دیدار اول به شدت جذب یکدیگر می‌شوند و عده‌ای نیز صرفا پس از گذشت یک دوره طولانی از آشنایی به عشق می‌رسند.


سوال : چه تفاوتی بین زنان و مردان در خصوص عشق هست؟

برخلاف تصور عمومی، مردان ساده‌تر از زنان عاشق‌ می‌شوند و زن‌ها ساده‌تر از مردان، فارغ! در تحقیقی مشخص شد که مردان در مقایسه با زنان در مقیاس‌های عشق احساساتی نمرات بالاتری می‌آورند و زنان در انتخاب همسر خود بیشتر از مردان احتیاط به خرج می‌دهند. به عبارتی زن‌ها با حساب و کتاب‌تر و عاقلانه‌تر عاشق می‌شوند!


سوال : چه رابطه‌ای بین تعهد و عشق وجود دارد؟

تعهد، در نظر بسیاری از انسان‌ها جزء ذاتی و لاینفک عشق محسوب می‌شود. تعهد که ملاک آن طول مدت رابطه است. به عقیده بسیاری از آزمودنی‌ها یکی از راه‌هایی است که می‌توان با استفاده از آن میان روابط ناشی از عشق و روابط ناشی از علاقه جنسی فرق قایل شد. عده‌ای از روان شناسان معتقدند که می‌توان عشق را از تعهد متمایز ساخت زیرا ممکن است افرادی در غیاب عشق، باز هم متعهد به حفظ رابطه خود باشند (برای مثال به خاطر بچه‌ها) لذا شاید آدمیان بتوانند صادقانه به عشق خود اعتراف کنند بدون آنکه تعهدی در قبال طرف مقابل داشته باشند. کژفهمی درباره تعهد می‌تواند به ناامیدی و دلسردی عمیق فرد منجر شود.


سوال : پس عشق هم برای خودش انواع و اقسام دارد!

البته . یونانی‌های قدیم هم بین سنخ‌های مختلف عشق فرق قایل بودند. به نظر آنها این انواع از عشق وجود داشته:

۱)عشق شهوانی: بر اساس جاذبه جسمانی بوده و ویژگی آن اشتیاق شدید به خود فاش‌سازی سریع و صمیمت جنسی است.


۲) عشق دوستانه: به آهستگی و در اثر دوستی‌های قبلی ایجاد می‌شود.


۳) عشق دمدمی: ویژگی افرادی است که می‌توانند به سادگی از یک رابطه به سراغ رابطه‌ای دیگر بروند یا هم‌زمان در بیش از یک رابطه وارد شوند (طبیعتا حداقل تعهد را می‌توان در این رابطه مشاهده کرد.)


۴) عشق خودباخته: نوعی عشق خود باخته، ایثارگر و عمیقا دلسوزانه است.


سوال : آیا عشق می‌تواند همیشگی باشد؟

عده‌ای از روان‌شناسان معتقدند که نیمی از ازدواج‌ها به سراشیبی سقوط می‌افتد و هر چه از ازدواج‌ بیشتر طول بکشد، بیشتر فرو می‌رود و بدیهی است که منظورشان ازدواج‌هایی بوده که از ابتدا بر اساس عشق کور به وجود آمده. همین است که من همیشه گفته‌ام انتخاب عاقلانه و زندگی عاشقانه! در یک مطالعه قدیمی‌تر مشخص شده بود که نیمی از زنان از ازدواج خود احساس نارضایتی می‌کردند و فقط یک چهارم آنها درباره ازدواج خود هنوز شور و شوق داشته‌اند. در پژوهش‌ دیگری این نتیجه به دست آمد که فقط عده کمی از ازدواج‌ها پس از ۱۵ تا ۳۰ سال هنوز با نشاط و سرزنده هستند. اما به نظر من در تفسیر این نتایج باید محتاط بود. بسیاری از این پژوهش‌ها زوج‌های یکسانی را در طول یک دوره زمانی مورد بررسی قرار نداده‌اند (رویکرد طولی) بلکه در یک مقطع زمانی خاص زوج‌های مختلفی که در سال‌های متفاوتی ازدواج کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند (رویکرد مقطعی)، اما این زوج‌ها از لحاظ متغیرهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. ازلحاظ تعداد سال‌های ازدواج، اعضای یک نسل ممکن است مثلا در طی جنگ ازدواج عجولانه‌تری داشته و به دلیل جنگ متحمل دوره‌های طولانی مدت جدایی شده باشند یا به دلیل رکود اقتصادی دستخوش سختی‌های مالی شدید شده باشند. در یک بررسی طولانی که زوج‌های یکسانی را در طی یک دوره درازمدت مورد مطالعه قرار داده بود، معلوم شد که در دوران فرزندپروری خشنودی زناشویی کاهش می‌یابد اما مجددا پس از اینکه فرزندانمان خانه را ترک می‌کنند، این رضایت‌مندی افزایش می‌یابد. در یک بررسی درازمدت دیگر هیچ‌گونه مدرکی دال بر کاهش رضایت‌مندی یافت نشد. ۵۴ درصد از همسران هیچ‌گونه تغییری گزارش نکردند. ۱۷ درصد کاهش خشنودی را گزارش کردند و ۲۹ درصد نیز بهبود آن را اطلاع دادند. باوجود این روش است که ازدواج می‌تواند به شادکامی یا ناراحتی منجر ‌شود و بنابراین تعیین اینکه چه چیزی ازدواج را به سوی تباهی می‌کشاند، آن را بهبود می‌بخشد و یا آن را ثابت نگه می‌دارد، کاری مفید و سودمند خواهد بود.


سوال : از نظر بدنی و جسمانی چه اتفاقی می‌افتد که فرد عاشق می‌شود؟

جالینوس، پزشک مشهور یونانی در قرن دوم میلادی اصرار داشت که عاشق شدن موضوعی مربوط به اخلاط چهارگانه بدن است. به عبارت دیگر هنگامی که تعادل صفرا و سودا و بلغم وخون به هم می‌خورد. این نظریه اخلاط اربعه تا قرن نوزدهم دوام آورد و در این هنگام بود که با نظریه‌های جدید در مورد زیست‌شناسی سلولی جایگزین شد. اما با این وجود متخصصان نوین فیزیولوژی بدن نیز عشق رمانتیک را ناشی از مواد شیمیایی طبیعی قدرتمندی در بدن می‌دانند.یک ماده شیمیایی به نام فنیل اتیلامین (PEA) خیلی مورد بحث بوده است.


سوال : در مورد این فنیل اتیلامین (PEA) بیشتر توضیح می‌دهید؟

بله؛ فنیل اتیلامین (PEA) نوعی آمفتامین طبیعی است که باعث تحریک مغز و دستگاه عصبی مرکزی می‌شود. PEA تجربه سرخوشی، نفس سریع، افزایش ضربان قلب، گشادی مردمک، آزادی ترشحات بودار از پوست که می‌تواند طرف مقابل را اغوا کند را ایجاد می‌کند. نقطه اصلی این تحولات در مغز است. بخش‌های مختلف مغز نقش‌های مختلفی ایفا می‌کنند. قشر خارجی مغز یا کورتکس به تفکر منطقی و هوش مربوط است. مغز میانی یا لیمبیک عواطف ما را کنترل می‌کند و در محل اتصال نخاع به مغز یا بصل‌النخاع نیز یک هسته درونی (هسته دم دار) وجود دارد که رفتارهای غریزی را تحت کنترل دارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در افراد عاشق همین هسته دم‌دار فعال است. این هسته به سیستم لیمبیک وصل است. در جریان عشق رمانتیک موسیقی ملایم عقل ناشی از کرتکس مغز در میان هیاهوی طبل‌نوازی هسته دم دار و دستگاه لیمبیک‌گم می‌شود و آبشاری از ماده PEA در مغز به وجود می‌آید. در همان زمان میزان آدرنالین افزایش می‌یابد و آزاد شدن ماده شیمیایی دیگری به نام دوپامین را باعث می‌شود. دوپامین باعث افزایش توجه، بنیه و انرژی می‌شود و این امر باعث مهار یک رابطه شیمیایی عصبی به نام سروتونین می‌شود. سروتونین هم باعث کنترل اعمال تکانه‌ای، رفتارهای وسواسی و اشتیاق‌های شدید می‌شود. این انتقال‌دهنده در به وجود آمدن احساس قدرت برای عمل کردن و احساس تسلط بر امور به ما کمک می‌کند. جالب اینکه فلوکسی‌تین (پروزاک) که روی سروتونین اثر می‌گذارد، روی عشق هم اثر دارد!


آشنایی با چوب

کتاب حاضر، آشنایی با چوب و هنرهای مرتبط با آن است که هنرهایی همچون، خراطی سنتی، کنده‌کاری، منبت‌کاری، مشبک‌کاری، معرق و... را شامل می‌شود که آن را دکتر حسین یاوری با یک پیش‌گفتار و هفت فصل نوشته است. در فصل اول وی به مروری بر پیشینة استفاده از چوب در ایران و دیگر کشورهای جهان پرداخته است. در فصل دوم تعریف ویژگیها (محاسن و معایب) و طبقه‌بندیهای کلی چوب، در فصل سوم آشنایی با برخی از انواع چوبهای مورد مصرف در هنرهای مرتبط با چوب، در فصل چهارم آشنایی با عمده‌ترین ابزار و وسایل کار مورد نیاز در هنرهای مرتبط با چوب، در فصل پنجم آشنایی با مواد چسبنده، در فصل ششم آشنایی با انواع اتصالات و در فصل هفتم آشنایی با صنایع و هنرهای مرتبط با چوب را آورده است.
کتاب همراه عکس و تصاویر و نمونه‌‌هایی از کارهای با چوب و هنرهای مرتبط با آن است که با زیرنویس و در پایان با کتاب‌نامه که تنها منبع در مورد هنر چوب است آورده شده است. وی در مقدمة کتاب در مورد چوب و هنرهای مرتبط با آن می‌نویسد که چوب، فراوان‌ترین مادة موجود در طبیعت است که از روزگاران گذشته مورد استفاده بشر بوده است. از خلال نوشته‌های محققان، مورخان و باستان‌شناسان می‌توان استنباط کرد که در ایران عصر حجر استفاده از چوب مرسوم بوده است. آثار به جا مانده از هنرهای مرتبط با چوب نظیر منبت، مشبک معرق، نازک‌کاری، گره چینی، خاتم و... که هم‌اکنون زینت‌بخش گنجینه‌های هنری است حکایت‌گر ذوق و خلاقیت و تلاش مؤمنانه هنرمندان ایرانی در بهره‌گیری از چوب به عنوان ماده اولیه مناسب و شکل‌پذیر است که آگاهی از این گونه آثار و دریافت دقایق و ظرایف کار مستلزم بررسیهای دقیق کارشناسانه و انسجام پژوهشهای گسترده در عرصه هنرهای مرتبط با چوب است. لذا آشنایی علاقه‌مندان به هنرهای صناعی ایران و پژوهشگران و دانشجویان عزیز با سوابق ویژگیها و چگونگی و نحوة تولید آثار و صنایع و هنرهای مرتبط با چوب امری ضروری است.
این کتاب حاصل بیش از 35 سال فعالیت در عرصة هنرهای صناعی است که دکتر حسین یاوری آن را به کمک سورة مهر، موسسة آموزش عالی سوره، به خوبی آراسته و نوشته است.